کلمه خداوند

مسیح و مسیحیت

کلمه خداوند

مسیح و مسیحیت

با سلام
مراجعه کننده گرامی
وبلاگی که مشاهده می کنید قصـد دارد،به هرآنچه که مربوط به حضرت مسیـح و دیـن مسیحـیت می شود از نقد تا توصیف بپردازد. یکی از اصـول و قوانین این وبلاگ احترام به تمامی گرایش ها می باشد.
وبه خود اجازه نمیدهد به صرف اختلاف نظری به طرف مقابل خود توهین کند.بحث هایی که در برخی مطالب صورت میگیرد نیز باید شامل این اصل باشد واحترام متقابل رعایت شود.
از خـداوند سبحان مسألت دارم تا این وبلاگ چراغی باشد برای جویندگان راه. و امیدوارم که شـما مراجعه کننده گرامی با نظرات خود بنده را در این مسیر یاری فرمایید.

و من الله الهدایة


  

کتاب مقدس یهودیان تنخ نام دارد که مجموعه‏ای در بردارنده پیمان خدا با انسان و شرایط این پیمان است که به آن "کتاب عهد" گویند. یهودیان این مجموعه را مجموعه‏ای الهی و وحیانی می‏دانند که منسوب به حضرت موسی(ع)، جانشینان و انبیای بعد از اوست که در مدتی حدود هزار سال به تدریج به نگارش درآمده است. بعدها این کتاب مورد نقد دانشمندان قرار گرفت و بسیاری از مسلّمات آن رد شد.

مسیحیان معتقدند خداوند دو عهد با انسان بست، یکی عهد قدیم (Old Testament)که خدا از انسان پیمان گرفت که بر شریعت الهی گردن نهد. نماد آن ختنه است که این عهد ابتدا با حضرت ابراهیم بسته شد و سپس در زمان حضرت موسی(ع) تجدید شد.

با ظهور حضرت عیسی(ع) دوران عهد شریعت پایان یافت و خداوند عهد جدیدی(New Testament) با انسان بست که عبارت بود از عهد محبّت به خدا وعیسی مسیح، که ایمان به فِدا و کفاره گناهان بشر شدنِ مسیح، و حذف شریعت اصلی‏ترین قسمت آن است، از این رو مسیحیان کتاب مقدس خود را عهدین می­خوانند که مرکب از عهد قدیم (شریعت) و جدید (محبت) است.

اما یهودیان معتقدند خداوند فقط یک عهد با انسان بست که همان عهد شریعت است؛ لذا فقط قسمت اوّل کتاب مقدس (عهد عتیق) را می‏پذیرند و به آن کتاب عهد یا تنخ می‏گویند.

  • عباس زمانی

در مطلب گذشته به این مرحله از تاریخ یهود رسیدیم که معبد سلیمان ویران شد و یهودیان در سراسر جهان آوراه شدند.

پس از این رخدادها، آیین عبادت و رسم قربانی تعطیل شد وتاکنون نیز تعطیل ماند. در این ایام اندیشة ظهور مسیحا (از نسل داود) بار دیگر اوج گرفت و یهودیان پس از موسی و کورش منتظر منجی ای ماندند که مسح شده از طرف خدا باشد و برای نجات قوم ظهور کند.و همین تفکر و برخورد خوب هخامنشیان مخصوصا کورش کبیر با یهودیان باعث شد که بسیاری از یهودیان به سمت ایران حرکت کنند که با تغییر حکومت هخامنشیان وضع آنان در ایران وخیم شد و این اوضاع با رشد مسیحیت در روم ادامه پیدا کرد.

با غلبة مسیحیت در امپراتوری روم وضعیت یهودیان سخت تر شد و کینة برخورد یهودیان با پیروان عیسی، سرباز کرد و مسیحیان شدیداً به آزار و اذیت یهودیان پرداختند. فشار پاپ و کلیسا و به تبع آن قیصر در قرون وسطا باعث یهود آزاری توسط مسیحیان شد.


وصله زرد (وصله رسوایی)


نمونه های از آزارهای مسیحیان

  1. دستور پاپ اینوسنت سوم، در سال 1215م مبنی بر نصب وصلة زرد بر روی سینة یهودیان برای تحقیر، که به "وصلة رسوایی" معروف بود؛
  2. دستور پاپ در 1239م  مبنی بر سوزاندن تلمود  که منبع فقه یهود و مکمل تورات است؛
  3. تأسیس دادگاه تفتیش عقاید در قرن پانزدهم توسط کلیسا و دستور برای سکونت یهودیان در "گتو"؛
  4. منع ورود یهودیان به مجامع صنفی، و نداشتن حقوق شهروندی؛
  5. ضبط اموال یهودیان به بهانه های واهی؛
  6. برنگرداندن بدهی های آنان از طرف مسیحیان؛


یهودیان در گتو (وصله رسوایی بر لباس شان مشخص و پیدا است)


بعد از جریان رنسانس و پروتستانتیسم اوضاع یهودیان بهتر شد در این میان تلاش یهودیانی همچون موسی مندلسون برای اصلاحات در عقاید یهودی و همگام شدن با جامعه غیر یهودی برای کم شدن فشار بر یهودیان بی تاثیر نبود.

بعد از پا گرفتن جریان اصلاحاتی یهودی و افزایش طرفداران این امر که کم شدن معتقدان به آمدن مسیحا را  در پی داشت، به درگیری بین اصلاح طلبان و ارتدوکس های یهودی (راست کیشان) دامن زد که تا حال ادامه دارد. در مقابلِ آنان، محافظه کاران به وجود آمدند که سعی در جمع میان مدرنیسم و اصلاح طلبی با سنت و راست کیشی داشتند.

سرانجام پس از جنگ جهانی دوم در سال 1947م، مجمع عمومی سازمان ملل به بهانه قتل عام یهودیان توسط نازی‏ها، رأی به تجزیه خاک فلسطین و ایجاد کشور جدیدی به نام اسرائیل داد.


این مطالبی بسیار خلاصه از سرگذشت یهود از آغار تا به الان بود که به علت فشردگی مطالب به این مقدار بسنده میکنیم.

جهت اطلاع از جزئیات بیشتر می توانید به کتاب یهودیت استاد محمد حسین طاهری آکِردی منتشر شده توسط نشر المصطفی(صلی الله علیه و اله) مراجعه بفرمایید.

  • عباس زمانی


کوروش در 538 قبل از میلاد بابل را فتح کرد و اجازة بازگشت قوم یهود به اورشلیم و ساخت معبد را صادر کرد. پس از بازگشت آنان به اورشلیم میان یهودیان اختلاف افتاد و همین امر موجب تعطیلی ساخت معبد شد. پس از سال ها اردشیر پادشاه ایران نحمیا (رهبر سیاسی) را به همراه عزرای کاتب (رهبر دینی) فرستاد تا معبد را بسازند. آنان حکومت کاهنان (حکومت رهبران دینی یهود) را بر پایة شریعت موسوی بنا کردند. با تأسیس حکومت کاهنان اجرای مراسم دینی آغاز شد. [1]


ازحوادث مهم این دوره:

  • تدوین نهایی متون مقدس یهودی
  • تشکیل "انجمن کبیر" یا "سنهدرین" توسط عزرا و نحمیا بود.
  • در این دوره دو عنصر "قوم" و "سرزمین" اهمیت یافت و ارض موعود مختص یهودیان اعلام شد. و حتی ازدواج با غیر یهود برای ماندن در ارض موعود حرام اعلام شد.


در 322ق.م امپراتوری یونان به فرماندهی اسکندر مقدونی جای امپراتوری ایران را گرفت.

بعد از او بطلمیوسیها 100 سال بر یهودیان حکومت کردند که در همین زمان ترجمه سبعینیه اتفاق افتاد. پس از صد سال، سلوکی های سوریه، اورشلیم را از دست بطالسه مصر بیرون کشیدند و جزء قلمرو خود کردند. آنان به آزار و اذیت یهودیان پرداختند و معبد را غارت کردند. سرانجام در قیامی به نام "مکابیان"، یهودیان توانستند به کمک یهودا مکّابی، لشگر شام را شکست دهند و در 165 ق.م اورشلیم و معبد را از نجاسات پاک کنند و حکومت مکابیان را بنا کنند.

وجود تفاسیر مختلف از سوی فریسیان (رهبران دینی) و رشد فرهنگ هلنیزم به ویژه در میان صدوقیان (مالکان هیکل)، باعث نزاع های فرقه سای در میان یهودیان شد. با تشدید اختلاف، یوحنا هیرکانوس حاکم مکابی که از قدرت فریسیان هراس داشت، طرفدار صدوقیان شد و همین امر موجب قیام فریسیان و پیروان آنان شد.

سرانجام برای حل مشکل، از حاکم رومی شام (که به جای یونانیان قدرت گرفته بودند) برای داوری دعوت کردند. او نیز از ضعف یهودیان استفاده کرد و به جای داوری در سال 63 ق.م به یهودا لشکر کشید و حکومت مکابیان را از بین برد و بدین ترتیب کشور یهودا تابع امپراتوری روم شد.

در این دوره باردیگر اندیشة مسیحا و ظهور منجی رونق یافت. همزمان عیسی بن مریم علیهما السلام به عنوان مسیحا ظهور کرد، اما چون مخالف اندیشة صدوقیان و فریسیان بود و پیروز هم نشد، مورد حمایت یهود قرار نگرفت.

اهانت حاکم رومی به یهوه و معبد، و غارت اموال معبد موجب نزاع و شورش های عمومی شد. سرانجام در سال 66 میلادی و در اواخر سلطنت نرون (قیصر روم) تمام یهودیان علیه رومیان متحد شدند و جنگی بزرگ درگرفت. پس از مرگ نرون، وسپاسین قیصر روم شد. او پسرش تیتوس رومی را مأمور ادامة جنگ با یهودیان کرد. او در 70 میلادی پس از یک ماه محاصره، وارد اورشلیم شد. شهر را سوزاند و معبد سلیمان را ویران کرد. پس از این واقعه، یهودیان در سراسر جهان پراکنده شدند.

____________________________________________

  1. طاهری آکردی ،محمدحسین ،یهودیت ،جامعةالمصطفی ،1390 ، صفحه 62


  • عباس زمانی


درمطلب قبل تا عبور بنی اسرائیل از دریا را بیان کردیم اما بعد از عبور آنها و ورودشان به صحرای سینا خداوند موسی علیه السلام را به طور سینا فرا میخواند و هنگامی که ملاقات موسی و خداوند طولانی میشود جریان سامری پیش می آید و پس از آن خداوند با 40 سال سرگردانی در صحرای سینا مجازات میکند تا اینکه به رود اردن میرسند. و جناب موسی علیه السلام قبل عبور از رود اردن از دنیا می رود(سفر تثنیه فصل 5 عبارات 21و22) بعد از فوت موسی علیه السلام یوشع جانشین سیاسی و هارون جانشین مذهبی او به همراه بنی اسرائیل از رود رد می شوند و به سرزمین موعود می رسند وبراساس کتاب مقدس، طبق دستور خداوند هر ذی نفسی را در آن سرزمین میکشند.

پس از یوشع 15 نفر از بزرگان بنی‏ اسرائیل که البته پادشاه نبودند، اما به رفع خصومت­ها در بنی‏اسرائیل می­پرداختند، تحت عنوان داور رهبریِ بنی‏اسرائیل را برعهده گرفتند. و آخرین داور سموئیل بود که به درخواست قوم طالوت را به پادشاهی بنی اسراییل برگزید. و از همین زمان عصر پادشاهان آغاز می شود.

طالوت در دوران پادشاهی خود دچار انحراف شد و بعد از آن از سوی خدا عزل شد و  داود به پادشاهی رسید. داود پس از هفت سال و نیم حکومت در حبرون، شهر اورشلیم را فتح کرد و آن را مرکز حکومت خود قرار داد و نام آن را "شهر داود" نهاد.

بعد داود پسرش سلیمان با حمایت های ناتان نبی و صادوقِ کاهن، جانشین او می­شود. او بزرگترین حکومت الهی را در اورشلیم بنا می­کند. از اقدامات او ساخت معبد بیت المقدس (هیکل سلیمان) است که در سال چهارم حکومت او آغاز شد و هفت سال به طول انجامید و خداوند همان عهد ابراهیم، موسی و یوشع را از سلیمان نیز می­گیرد. از کتاب مقدس چنین برمی­آید که سلیمان در عهد خود با خداوند وفادار نماند.

پس از سلیمان پسرش رَحُبعام به جای او نشست. به علت سخت گیری­های زیاد او، مردم به لشگر یَرُبعام بن نباط افرایمی از فرماندهان لشگر سلیمان پیوستند و علیه رحبعام قیام کردند و در نتیجه کشور به دو کشور شمالی و جنوبی تجزیه شد. اورشلیم در کشور جنوبی واقع شد که فقط دو سبط یهودا و بنیامین در آن بودند، اما ده سبط دیگر در کشور شمالی و به مرکزیت سامره تحت رهبری یربعام قرار گرفتند.

در 722 قبل از میلاد، آشوریان به کشور شمالی حمله کردند و هر ده سبط را از بین بردند؛ و در 586 ق.م بخت نّصر حاکم بابل، به کشور یهودا حمله کرد، اورشلیم را سوزاند، بنی‏اسرائیل را از دم تیغ گذراند و معبد سلیمان را ویران کرد. او بازماندگان را به بابل کوچ داد. این موضوع ازحوادث مهم در تاریخ بنی‏اسرائیل است که به «جلای بابل» یا «اسارت بابلی» معروف است..

______________________________________


برای مطالعه بیشتر ”کتاب مقدّس“:کتاب‏های اول و دوم پادشاهان، اول و دوم تواریخ ایام،  عزرا، نحمیا، حجَّی

  • عباس زمانی

واتیکان سه شنبه اعلام کرد کاردینال های سرتاسر جهان بیستم اکتبر در نشست خود مناقشات خاورمیانه به ویژه عراق و سوریه را بررسی خواهند کرد.
در این دو کشور اقلیت های مسیحی و دیگر اقلیت ها با تهدید داعش مواجه هستند.
نشست کاردینال ها بالاترین نشستی است که پاپ می تواند برگزار کند. این نشست عادی کاردینال ها برای موضوع دیگری پیش بینی شده بود اما پاپ فرانسیس که اوضاع فعلی را «جنگ جهانی سوم بخش بخش شده » تلقی می کند تصمیم گرفته است به دستور کار این نشست موضوع داغ خاورمیانه را بیفزاید.
جبهه النصره شاخه سوری القاعده یک کشیش فرانسیسکن و حدود 20 مسیحی را در روستای قونیه در شمال غربی سوریه ربودند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از واتیکان ، فدریکو لامباردی سخنگوی پاپ تصریح کرد کاردینال ها از نتایج گفتگوهای سفرای واتیکان در خاورمیانه که به تازگی به درخواست پاپ برگزار شد الهام خواهند گرفت.
سفرای واتیکان در خاورمیانه ابراز امیدواری کرده بودند که جامعه بین الملی از کشتار افراد به سبب وابستگی مذهبی و قومی خود ، گردن زدن ها و به صلیب کشیدن انسان ها ، کوچ اجباری هزاران تن و نابودی اماکن مقدس به دور باشد.
سفرای واتیکان علاوه بر « پاسخ نظامی » خواستار آن شده بودند که با علل ایدئولوژی افراطی به ویژه با تسهیل گفتگو و آموزش مبارزه شود.
شبکه خیریه کلیسا موسوم به کاریتاس نیز که برای آوارگان خاورمیانه بسیار فعال است نیز به تازگی به صورت فوری در رم تشکیل جلسه داده است .
شماری از اسقف های منطقه ابتکارات قدرتمندانه تر واتیکان را خواستار هستند و عقیده دارند دیگر سخنان خیرخواهانه کافی نیست.

منبع

  • عباس زمانی


بر اساس آنچه که در میان مردم شهرت دارد این است که معجزه حضرت موسی علیه السلام شکافتن رود نیل می باشد و حتی برخی شعرا نیز در اشعار خود از آن استفاده کرده اند.

مانند حافظ شیراز که با الهام از واقعه غرق شدن فرعون برای بیان سخن خود در شعر اینگونه بیان فرماید:

در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت**** الان قد ندمت و ما ینفع الندم

و یا مصرع مشهور از جناب حمید سبزواری که می فرماید:

موسی جلودار است و نیل اندر میان است

اما آیا واقعا رود نیل بوده که بر  وجود مبارک موسی کلیم شکافته شد؟

با نگاهی به نقشه مسیر جناب موسی علیه السلام و گفته های عهد عتیق خواهیم دید که این اتفاق در رود نیل نبوده بلکه دریا سرخ بوده که شاهد معجزه موسی علیه السلام بوده است. در عهد عتیق آمده که آنها پس از گذشت از دریا به صحرای سینا رسیدند، حضرت موسی علیه السلام هنگامی که ساکن مصر بودند در شرق رود نیل ساکن بودند و مردگان را در غرب رود نیل دفن میکردند پس به هیچ عنوان امکان ندارد که بنی اسرائیل جهت رسیدن به صحرای سینا به سمت رود نیل حرکت کند بلکه باید به سمت شرق برود و در شرق آنها تنها دریای سرخ وجود دارد این بیان در تصویر نقشه زیر که مسیر قوم بنی اسرائیل را به سمت صحرای سینا مشخص می کند به وضوح دیده می شود.



عهد قدیم در سفر خروج فصل های 14 تا 16 مسیر دقیق بنی اسرائیل را بیان میکند. در فصل 14عبارت 16 به دریا بودن تصریح میکند «16 و اما تو عصای خود را برافراز و دست خود را بر دریا دراز کرده آنرا منشَق کن تا بنی اسرائیل از میان دریا بر خشکی راه سپر شوند.»  و حتی اسم دریا و ورود به صحرا را هم در عبارت 22 از فصل 15 همین سفر بیان می کند«22 پس موسی اسرائیل را از بحر قلزم کوچانید و به صحرای شور آمدند و سه روز در صحرا میرفتند و آب نیافتند.» از آن جهت به دریای سرخ عبارت قلزم اطلاق میشده چون شهر قلزم درکنار آن قرار داشته و در لغتنامه دهخدا در معنی قزلم آمده است که : «قلزم نام شهری است میان مصر و مکه نزدیک طور و به سوی آن مضاف است بحر قلزم بدان جهت که بر طرف آن واقع است» و در ادامه توضیح خود به این نکته نیز اشاره میکند: « و در قلزم فرعون غرق شد»
نکته مهم اینکه قرآن نیز در بیان این معجزه سخنی از رود و نیل به میان نمی آورد و در آیه50 سوره مبارکه بقره می فرماید: «وإذ فرقنا بکم البحر فأنجیناکم وأغرقنا آل فرعون وأنتم تنظرون» و به دریا بودن محل معجزه اشاره دارد. اینکه عده ای از کلمه دریا برداشت اطلاق آب فراوان را برای نیل به کار برده اند برداشتی اشتباه می باشد.

در نتیجه این که معجزه موسی علیه السلام در کنار رود نیل اتفاق افتاده تنها اشتباهی رایج است. که حتی در ادبیات ما نیز رسوخ کرده است و این معجزه در غرب صحرای سینا و در دریای سرخ که هم اکنون کانال سوئز می باشد اتفاق افتاده است.



  • عباس زمانی

مسیحیت در ابتدا ظهور خود شعبه ای از یهودیت محسوب میشد.و برای شناخت مسیحیت به ناچار باید از یهودیت شناختی نسبی داشت. به همین جهت قبل از شروع بررسی و پرداختن به مسائل مسیحیت در چند پست نگاهی گذرا به یهودیت و تاریخچه آن می اندازیم تا دیدی کلی نسبت به فضای قبل از مسیحیت و هنگام ظهور آن داشته باشیم و پس از آن به صورت اختصاصی به مسیحیت خواهیم پرداخت.

شروع یهودیت را باید از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام دانست. وی متولد اوُر یکی از شهر های بین النهرین می باشد که ماجرای نمرود و ایشان نیز در این شهر اتفاق افتاده است. بعدها به حران مسافرت میکند و بعد از آن به سرزمینی میرسد که خداوند به او وحی میکند که این سرزمین را به او وفرزندان او داده و مخصوص آنها می باشد.و بعد از آن به مصر می رود.[1]

ابراهیم علیه السلام دارای دو فرزند می شود اسحاق و اسماعیل، اسحاق نیز دو فرزند دارد به نام عیسو و یعقوب که عیسو بزرگتر از یعقوب می باشد و طبق قانون زمان خود نخست زاده پسر مقام پدر را به ارث میبرد و پدر همه امور را به نخست زاده منتقل میکرد اما طبق کتاب مقدس یعقوب با حیله و فریب دادن اسحاق حق نخست زادگی را از اسحاق میگیرد و تمام امور و مقامات به یعقوب می رسد. در حالی که حق عیسو بوده است.[2]

یعقوب را اسرائیل می نامند و فرزندان او نیز بنی اسرائیل می باشند. اسرائیل و فرزندانش در کنعان ساکن بودند.تا زمان یوسف نبی که به مصر بر میگردند[3] و 40 سال در مصر بودند و در شرایط سختی زندگی میکردند تا زمانی که موسی علیه السلام متولد میشود وبا معجزه زنده می ماند ورشد میکند وی بعد از ماجرای قتل فرعونی به مدین فرار میکند[4]و با صفورا ازدواج میکند و به مصر بر میگردد که در مسیر بازگشت ماجرای طور سینا پیش می آید و به نبوت مبعوث میشود و هنگامی که به مصر می رسد به همراه هارون پیش فرعون وقت رفته و از وی می خواهند تا بنی اسرائیل را آزاد کنند تا از مصر بروند که فرعون مخالف می کند و بعد از آن 10 عذاب بر فرعونیان نازل می شود. تا فرعون اجازه می دهد تا حضرت موسی بنی اسرائیل را از مصر خارج کند. بعد از راه افتادن بنی اسرائیل فرعون پشیمان می شود و به دنبال آنان راه می افتد و هنگامی که آنها به دریا می رسند فرعون به آنها نزدیک میشود و بنی اسرائیل با معجزه وجود مبارک موسی علیه السلام دریا شکافته شده واز آن عبور می کنند و هنگامی که فرعونیان وارد دریا میشوند دریا به حالت عادی برمیگردند و همگی غرق می شوند[5]. اما طبق نظر کتاب مقدس شخص فرعون وارد دریا نمی شود نجات پیدا میکند.[6]

اشتباه رایجی میان مردم در مورد این معجزه حضرت موسی علیه السلام وجود دارد که در مطلب آینده به آن خواهیم پرداخت.


___________________________________________________

  1. پیدایش فصل 11-13
  2. پیدایش فصل 25-27
  3. پیدایش فصل 46
  4. خروج فصل 2
  5. قرآن کریم ،سوره یونس 90-92
  6. خروج فصل 3-14



  • عباس زمانی


bible &CROSS

با سلام

خدمت تمامی دوستان عزیز و مراجعه کنندگان گرامی


وبلاگی که مشاهده می کنید وبلاگی تخصصی در مورد مسیحیت می باشد که در آن قصد دارد. به هرآنچه که مربوط به حضرت مسیح و دین مسیحیت می شود بپردازد از مسائل اعتقادی،تاریخی مسیحیت تا اخبار روز دنیای مسیحیت و همچنین جایگاه عیسی علیه السلام و مسیحیان در اسلام،قرآن و احادیث. یکی از اصول و قوانین این وبلاگ احترام به تمامی گرایش ها،ادیان و سلایق می باشد و به خود اجازه نمیدهد به صرف اختلاف نظری به طرف مقابل خود توهین کند. و بحث هایی که در برخی مطالب صورت میگیرد نیز باید شامل این اصل باشد و احترام متقابل در آنها رعایت شود.


از خداوند سبحان مسألت دارم مطالبی که در این وبلاگ منتشر میگردد برای همگان از دوستان مسیحی و مسلمان و... مفید باشد، و چراغی باشد برای جویندگان راه. و امیدوارم که شما مراجعه کننده گرامی با نظرات خود من را در این مسیر یاری فرمایید،انسان موجودی ممکن الخطا می باشد،و بنده نیز از این قاعده مستثنی نیستم نظرات شما دوستان می تواند از وقوع احتمالی خطاها و اشتباهات جلوگیری کند.



و من الله الهدایة


  • عباس زمانی

بسم الله الرحمن الرحیم


ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ


اینست عیسی بن مریم، گفتار حقی که در آن تردید می‏کنند


such (was) jesus the son of mary: (it is) a statement of truth, about which they (vainly) dispute


قرآن 19 : 34



  • عباس زمانی